English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 304 (2228 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
slice U سهم قسمت
slices U سهم قسمت
proportion U سهم قسمت
proportions U سهم قسمت
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
party U قسمت
shag U قسمت اصلی و بلند چوب
shagging U قسمت اصلی و بلند چوب
shags U قسمت اصلی و بلند چوب
detachment U قسمت
detachment U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachment U قسمت زیرامر
detachments U قسمت
detachments U یکان جزء یک قسمت یکان کوچک دسته یا قسمت جدا شده از یکان بزرگترقسمت قرارگاه
detachments U قسمت زیرامر
destinies U تقدیر نصیب و قسمت
destiny U تقدیر نصیب و قسمت
plasma U پلاسما قسمت ابکی خون
aileron U قسمت متحرک بال هواپیما
card U خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
cards U خط ی از اطلاعات پانچ شده درباره یک حرف که موازی با قسمت کوتاه تر کارت است
sole U زیر قسمت ته هر چیز
soles U زیر قسمت ته هر چیز
bearing U قسمت تحمل کننده بار
organisations U یکان قسمت
organization U یکان قسمت
organizations U یکان قسمت
butt U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butted U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
butts U ضربه با سر به حریف سرشاخ انتهای چوب هاکی قسمت انتهایی چوب گلف قسمت انتهای راکت تنیس قسمت انتهای چوب بیلیارد تپه یا برامدگی پشت زمین هدف
part U قسمت
service U قسمت یکان
serviced U قسمت یکان
loft U زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
lofts U زاویه سطح قسمتی از سرچوب گلف دور از قسمت عمودی
face U قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
faces U قسمت جلو شی ء رویه راکت قسمتی از چوب هاکی که با گوی تماس داردشیب صاف جلو موج
header U قسمت فوقانی اجر کله
headers U قسمت فوقانی اجر کله
executive U افسراجراییات معاون اجرایی قسمت
executives U افسراجراییات معاون اجرایی قسمت
remainder U عدد معادل مقسوم منهای حاصل ضرب خارج قسمت ومقسوم علیه
installation U قسمت نظامی
installations U قسمت نظامی
prime U کمال بهترین قسمت
prime U عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد
primed U کمال بهترین قسمت
primed U عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد
primes U کمال بهترین قسمت
primes U عددی که فقط قابل قسمت به خودش و یک باشد
cup U حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cupped U حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
cups U حفره یاسوراخ فنجان مانندروی چمن نرم گلف قسمت فنجانی شکل قرقره ماهیگیری
partition U قسمت
partition U قسمت کردن
partitions U قسمت
partitions U قسمت کردن
fat U قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
fats U قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
fatter U قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
fattest U قسمت عریض چمن دور سوراخ گلف
radical U قسمت اصلی
radicals U قسمت اصلی
component U قسمت
component U عضو قسمت
components U قسمت
components U عضو قسمت
share U بهره قسمت
shared U بهره قسمت
shares U بهره قسمت
smooth U قسمت صاف هر چیز
smoothed U قسمت صاف هر چیز
smoothest U قسمت صاف هر چیز
smooths U قسمت صاف هر چیز
linear U روش شکستن ریاضی مشکل به طوری که دو قسمت باکامیوتر قابل حل باشد
lot U بهره قسمت
bow U قسمت جلوی قایق
bowed U قسمت جلوی قایق
bowing U قسمت جلوی قایق
bows U قسمت جلوی قایق
canto U قسمت
cantos U قسمت
withers U قسمت واقع بین استخوانهای کتف
biotechnology U ان قسمت از مباحث فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است
discard U قسمت وازده
discarded U قسمت وازده
discarding U قسمت وازده
discards U قسمت وازده
grist U قسمت
band U قسمت موزیک
bands U قسمت موزیک
rasher U قسمت
rashers U قسمت
dartboard U صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
dartboards U صفحه دایرهای هدف پیکان اندازی با 02 قسمت
rock bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
rock-bottom U کمترین و نازلترین قیمت پایین ترین قسمت
twelfth U یکی ازدوازده قسمت
divide U قسمت کردن
divides U قسمت کردن
agencies U قسمت
agency U قسمت
degradation U اجازه داده به برخی قسمتهای سیستم به کارکردن پس از از بین رفتن یک قسمت
branch U دایره قسمت
branches U دایره قسمت
Other Matches
ecphora U پیش آمدگی [طرحی که یک قسمت روی قسمت دیگر قرار بگیرد.]
terneplate U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
terne U ورق الیاژی مرکب از چهار قسمت سرب ویک قسمت قلع
quartersaw U الوار رابچهار قسمت بریدن چوپ را بچهار قسمت اره کردن
shuttling U حمل قسمت به قسمت یکانها ووسایل با استفاده از تعدادمعینی خودرو
plank U قسمت مهم مرام سیاسی قسمت اصلی یک روش فکری
long bone U که شامل یک قسمت استوانهای و دو قسمت برجسته در انتها میباشند
base section U رسد مبنا قسمت پایه قسمت تحتانی
cross disbursing U انتقال اعتباراز یک قسمت به قسمت دیگرتبدیل اعتبارات
section U قسمت قسمت کردن برش دادن
sections U قسمت قسمت کردن برش دادن
fanfold U یک قسمت به یک جهت قسمت دیگر در جهت مخالف تا کاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار گیرد
shuttles U حمل کردن قسمت به قسمت
executing agency U قسمت اجراکننده قسمت اجرایی
shuttled U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttles U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttle U قسمت قسمت حرکت کردن
shuttled U حمل کردن قسمت به قسمت
shuttle U حمل کردن قسمت به قسمت
public relations officer U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
public relations officers U رئیس قسمت روابط عمومی رئیس قسمت امور مطبوعاتی
enlisted section U قسمت مربوط به افراد یاسربازان قسمت اقدام افراد
army nurse corps U قسمت پرستاری ارتش قسمت پرستاری نیروی زمینی
shuttled U بمباران قسمت به قسمت
shuttles U بمباران قسمت به قسمت
shuttles U راهپیمائی قسمت به قسمت
throttle U عبور قسمت به قسمت
to sell in lots U قسمت قسمت فروختن
shuttle U راهپیمائی قسمت به قسمت
shuttle U بمباران قسمت به قسمت
throttles U عبور قسمت به قسمت
throttling U عبور قسمت به قسمت
p.p.m U قسمت در یک میلیون قسمت
shuttled U راهپیمائی قسمت به قسمت
parts per million U قسمت در میلیون قسمت
throttled U عبور قسمت به قسمت
forward overlap U پوشش در قسمت جلویی انطباق در قسمت جلویی
cross refer U از یک قسمت کتاب به قسمت دیگر ان مراجعه کردن مراجعه متقابل کردن
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
railway division U قسمت عملیات راه اهن قسمت ترابری با راه اهن
cellular unit U یکان قسمت به قسمت یکان مبنا
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
sections U قسمت
piecemeal U قسمت به قسمت
section U قسمت
kismet U قسمت
it fell to my lot to go U قسمت
instalments U قسمت
piece U قسمت
pieces U قسمت
installments U قسمت
instalment U قسمت
internode U قسمت
batch U قسمت
in sections U قسمت قسمت
snick U قسمت
feck U قسمت
in part U در یک قسمت
arm U قسمت
data division U قسمت
plank U قسمت
head stall U قسمت سر
compartmental U قسمت قسمت
percentages U قسمت
percentage U قسمت
portion U قسمت
portions U قسمت
caboodle U قسمت
unit U قسمت
units U قسمت
batches U قسمت
underfoot U قسمت کف پا
dole U قسمت
divisions U قسمت
sect U قسمت
sects U قسمت
division U قسمت
department U قسمت
segment U قسمت
departments U قسمت
segments U قسمت
cross section of a gravity dam U قسمت
compartment U قسمت
Corp U قسمت
compartments U قسمت
ratios U قسمت
ratio U قسمت
headquarters detachment U قسمت ارکان
hilted U قسمت عقبی
headquarters detachment U قسمت قرارگاه
head piece U قسمت بالا
flattest U قسمت پهن
flat U قسمت پهن
hauling part U قسمت کشنده
preludes U قسمت مقدماتی
prelude U قسمت مقدماتی
straightest U قسمت مستقیم
straighter U قسمت مستقیم
straight U قسمت مستقیم
hauling part U قسمت متحرک
hypoderm U قسمت زیرجلد
massing U قسمت عمده
activity U قسمت یکان
interservice U داخل قسمت
activities U قسمت یکان
key facility U قسمت مهم
patrols U قسمت گشتی
patrolling U قسمت گشتی
patrolled U قسمت گشتی
patrol U قسمت گشتی
foot U قسمت پایینی
northward U قسمت شمالی
subsection U قسمت فرعی
beginning U قسمت اول
beginnings U قسمت اول
intercommand U بین قسمت
masses U قسمت عمده
mass U قسمت عمده
installation property U دارایی قسمت
installation property U اموال قسمت
intelligence service U قسمت اطلاعات
installation type U نوع قسمت
bulk U قسمت عمده
bulk U قسمت بزرگ
linear portion U قسمت خطی
advance point U قسمت نوک
subsections U قسمت فرعی
broadest U قسمت پهن
broader U قسمت پهن
broad U قسمت پهن
bachelor quarters U قسمت مجردی
better part U قسمت بیشتر
legs U بخش قسمت
leg U بخش قسمت
black body U قسمت خطرناک
where U درکدام قسمت
cable block U قسمت کابل
parcel U قسمت گره
parcels U قسمت گره
ashi noko U قسمت داخلی کف پا
advance point U قسمت سر جلودار
advance party U قسمت پیشرو
advance detachment U قسمت سرجلودار
advance detachment U قسمت پیشرو
administration building U قسمت اداری
active installation U قسمت فعال
advance section U قسمت جلویی
active federal service U قسمت کادر
aircraft section U قسمت هواپیمایی
actine U قسمت خارجی
seen U قسمت سوم see
artillery corps U قسمت توپخانه
initials U اولین قسمت
initialling U اولین قسمت
department U قسمت شعبه
forehands U قسمت ممتاز
forehand U قسمت ممتاز
divisional officer U افسر قسمت
engineer division U قسمت مهندسی
sect U قسمت کردن
sects U قسمت کردن
sapper U قسمت حفاری
sapper U قسمت مهندسی
exosphere U قسمت خارجی جو
sappers U قسمت حفاری
midst U قسمت وسط
division officer U افسر قسمت
detail part U قسمت مفصل
detail group U قسمت بیگاری
initialled U اولین قسمت
initialing U اولین قسمت
forepart U قسمت جلو
initialed U اولین قسمت
initial U اولین قسمت
foreparts U قسمت جلو
concertina fold U یک قسمت به یک جهت
departments U قسمت هیئت
control section U قسمت کنترل
departments U قسمت شعبه
crypto service U قسمت رمز
department U قسمت هیئت
sappers U قسمت مهندسی
reconnaissance party U قسمت شناسایی
tail end U قسمت انتهایی
staffs U قسمت ستاد
staff U قسمت ستاد
top round U قسمت گرد
topside U قسمت بالا
topsides U قسمت بالا
trichotomous U دارای سه قسمت
tripartition U قسمت سوم
tag end U اخرین قسمت
submultiple U خارج قسمت
chapter U قسمت باب
retraining command U قسمت ندامتگاه
running part U قسمت رونده
sale department U قسمت فروش
sales department U قسمت فروش
service department U قسمت خدمات
Recent search history Forum search
119 hrs · Sometimes the good you try to do to help others, ends up being thrown back at your face. Do things for Allah's sake, not to please people.
1time is prceious it has great
1Profiles are unique pages where one can ‘‘type oneself into being’’
1Open the "Wind Farm" subsystem and in the Timer blocks labeled "Wind1" and "Wind2", Wind3" temporarily disable the changes of wind speed by multiplying the "Time(s)" vector by 100.
2Let me know when you're done.. (kiss) Im gonna get ready for you!
1afterbody and a forebody; at least one activatable flow effector on the missile or aircraft afterbody;
1 moves up the range
1you are in too much of a hurry.the young lady herself is fine.
1cartridge
1i was rebelling now
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com